تخریب این دیوارها و ایجاد خیابانهای جدید بر روی خندقهای کهن سبب میگردد تا شهر آن طرف خیابانها، بی هیچ برنامهای گسترش یابد. تهران در سال ۱۳۰۸هش بیش از ۲۵ کیلومتر مربع وسعت دارد یعنی 6 کیلومتر مربع بزرگتر از تهران دورهی ناصری. وسعت شهر در سال ۱۳۱۳ هش به 46 کیلومتر مربع میرسد. یعنی نزدیک به دو برابر مساحت شهر در سال ۱۳۰۸» (حبیبی، ۱۳۸۹: 196).
طرحی که در سال ۱۳۰۹ برای شهر تهیه میشود و آرمانهای نوگرایانه را به تصویر میکشد به نقشه خیابانها معروف میشود. در این طرح مداخله بسیاری در بافت موجود پیش بینی میشود. توسعهی شهر در همه جهات به دور حصار ناصری است. افزون بر خیابانهای جدید به دور باروهای کهن شهر، یک بلوار کمربندی عریض با فاصلهای از حصار شهر در نظر میگیرند. بلوار الیزابت (نهر کرج یا کشاورز) بخشی از این کمربندی است. بافت شطرنجی و جدایی عملکردهای شهری بنا بر نوعی منطقهبندی کم و بیش نامنعطف و بلوارها و خیابانهای درخت کاری شده و تابعیت ساختار فضایی شهر از نظام محورها و میدانهای متقارن که از مفاهیم پایه ای این طرح است؛ نشأت گرفته از جنبش مدرن می باشد. ایجاد مرکز اداری و دولتی در دل شهر کهن (محدوده ارگ و میدان مشق) و طرح پارکی بزرگ با استادیوم ورزشی منطقه فراغتی) در محل گودهای جنوب شهر نمود انگارهی منطقه بندی عملکردی است. برای نخستین بار بافت شطرنجی با فضاهای سبز در اطراف شهر و حدفاصل حصار و بلوار کمربندی در نظر می آید» (حبیبی، اهری، امامی، ۱۳۹۰ :۸۸).
این نقشه مبنای اجرای طرحهای شهرسازی در بافت موجود شهر می شود. بر اساس آن در آغاز دههی ۱۳۱۰، نخستین مداخلهی عظیم در بافت شهری ایران اتفاق میافتد و همان طور که در قبل عنوان گردید خیابانهای چیلپایی بافت کهن شهر را در می نوردند. سازمان محلهای آسیب جدی می بیند و بازار که تا پیش از این به عنوان عنصر اصلی شهر و ستون فقرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهر شناخته میشد. با حضور قوی خیابان و انتقال بخش زیادی از فعالیتهای اقتصادی به آن ضعیف می شود.
در پی تهیهی این طرح، تخریب باروها و دروازههای شهر به عنوان نماد کهنگی و عقب ماندگی آغاز میشود. همچنین از تخریب محلات قدیمی شهر نیز که از مهمترین انگاره های این دوره می باشد نباید غافل شد. تا پایان ۱۳۲۰ محلهی سنگلج به قصد ایجاد بنای بورس به کلی ویران میشود (همان). بنابراین با اجرای بخش بزرگی از انگاره های طرح ۱۳۰۹، ساختار فضایی جدیدی در تهران شکل میگیرد و با حذف مفاهیم کهن، مفاهیمی جدید از عناصر شهری چون خیابان و میدان پدید میآید. پس از ۱۲ سال از گذشت عمر حکومت پهلوی اولین نقشه شهرسازی برای گسترش و توسعهی شهر تهران در سال ۱۳۱۹ به عهده مستشاران خارجی (فرانسوی) گذارده میشود. در ادامه الگوبرداری از غرب در تغییر بافت شهری، نقشه ۱۳۱۹ به شکل کاملاً مشهود متأثر از جنبش معماری و شهرسازی مدرن است. بافت شطرنجی آن که بدون توجه به زمینه طرح گسترش می یابد موجب برهم خوردن نظم طبیعی و کهن محلات قدیمی و تاریخی میگردد. جدایی عملکردهای شهری در این طرح نیز بنا بر نوعی منطقهبندی برآمده از دل تفکر مدرنیسم میباشد و ایجاد منطقه اداری و نظامی و اقتصادی در دل بافت قدیم به تخریب کامل محلهی کهن ارگ و کاخهای دوران قاجار میانجامد (حبیبی، ۱۳۸۹: ۱۹۵).
بدین ترتیب طرح ۱۳۱۹ ه.ش تهران با حذف مفاهیم کهن، مفاهیمی جدید از عناصر شهری مانند خیابان و میدان را عرضه می کند. طرح ۱۳۱۹ ه ش تهران و به تبع آن طرحهایی که در فاصله سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ در دیگر شهرهای کشور به اجرا در می آیند، اولین مورد از مداخلات ارادی در بافتهای کهن شهری هستند.
در سال ۱۳۱۸ قانون آییننامه پیش آمدگی در گذرها متأثر از ترکیب و تنظیم فضای شهری اروپایی شهر صنعتی - تصویب میگردد که خود محملی برای تصویب اصلاحات قانون توسعه معابر در سال ۱۳۲۰ میگردد. با تصویب این قانون بدنهی خیابانها و ساختمانهای مشرف بر آن از ضوابط خاصی تبعیت کرده و چون پردهای فضای پشتی (عمدتاً محلات کهن) را از فضای خیابان جدا میکنند، به عبارتی دیگر تجدد و نوگرایی دولت پهلوی، پس از ایجاد برشهای متعدد در پیکره شهر در چارچوب قطعه اول مشرف به خیابان باقی می ماند و پیش از آن به پیش نمی رود» (همان ۱۹۷). ساختارهای فضای شهری این دوره به روشنی نشان میدهد که چگونه طبقهی حاکم بر جامعه توسعه را امری برونی تلقی کرده و بی هیچ نگرانی، با دور انداختن شکلبندی اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی پیشین به یک انقطاع تاریخی دست زدهاند.
آنچه از این نقشه باقی مانده است، تسلط همه جانبهی شاه بر همهی امور و ماهیت ی انگارههای شهرسازی را نشان میدهد.
بنابراین میتوان گفت در خلال سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ طرحهای مختلف مداخله ارادی در بافت کهن شهر پیاده شد و از آنجا که رویکرد این طرحها به شهر چون محملی برای گردش سرمایه و کالا بود، اندام موجود شهر فرتوت انگاشته شد. بدین ترتیب 70 درصد از سطح ساخته شده تهران، تخریبی تلقی گردید. اما هرچه نگاه نوواره شهرسازی پهلوی به بافت کهن با بیمهری همراه بود، تک فضاهای معماری مشمول اعتنای بیشتری میشوند که از مظاهر این نگاه، تأسیس اداره عتیقه جات و سازمان حفاظت آثار ملی در سال ۱۳۰۶ است (عزیزی، ۱۳۷۹: ۳۹و 4۰).
درباره این سایت